یادداشتی از ابراهیم متینسیرت
همه آمدند، هیچکس نمیخواست جا بماند. گرمای هوا از پنجاه درجه بیشتر بود، طوریکه در سایه هم عرق میکردی و هیچ راه فراری نبود. در مسجد جوادالائمه، طول صف به بیرون از سرای مسجد رسیده بود و رایدهندگان ناگزیر چند دقیقهای میهمان آفتاب سوزان بودند. در جمعیت پسربچهای شش و هفت ساله توجهام را جلب کرد. پرچم به دست با ذوق کودکانه از این طرف مسجد به آن طرف میدوید و در هنگام دویدن نگاهش به رقص پرچم بود. آنقدر غرق شده بود که ازدحام جمعیت مانعی برایش نبود. شاید هشت و نه دفعه و یا بیشتر رفت و برگشتش را شمُردمو، زمانی چشم ازش برداشتم که زن و شوهری جوان همراه با نوزاد چند روزه وارد شدند.
وقتی از پدر سن فرزند را پرسدیم، با خوشرویی گفت: فاطمهالسادات بیست و دو روزهاس. آنقدر در آغوش مادر آرام گرفته بود که حیفم آمد، با عکس گرفتنم خوابش را به هم بزنم. پدرش کارمند پيماني یکی از ادارات دولتی بود. وقتی علت حضورش را پرسیدم، گفت: همه میگفتند، رای دادن ما بیتاثیر است و تغییری در شرایط نمیکند. البته که برای اُمدن خیلی با خودم کلنجار رفتم.
وقتی یکی یکی مشکلاتم را کنار هم چیدم، نیامدن به آمدن چیره شد. اما لحظهی آخری خودم و خانمم را قانع کردم برای تغییر شرایط به سمت بهتر شدن رای بدهم.
پسرک هنوز مشغول دور زدن با پرچم بود، اینبار با آهستهتر. مادری میانسال با چادر سیاه و قاب عکسی به دست، به طرف صندوق رأی آمد. برگه رای را تا نزده بود. خانمی جوان که معلوم بود از اعضای اجرایی است، خودش را رساند و برگه را تا زد. در حین رای دادن عکاسها احاطهاش کردند. من هم با دوربین موبایل چندین عکس گرفتم، وقتی میخواستم، کيفيت و زاویه عکسها را ببینم، زیر عکس قبل از اسم شهید نوشته شده بود، فیلمبردار جاویدالاثر حمید تقیانی. یعنی اگر حتی پایان جنگ را در نظر بگیریم، مادر شهید ۳۵ سال است، منتظر یوسف گمگشته است. تازه شغلش فلیمبرداری بوده، یعنی از جنس خودمان؛ رسانه.
ساعت ده صبح شلوغی به اوج رسید و صف چند لایه شد. از سعید رای اولی پرسیدم، اینجا چه میکنی و اینکه همسنسالهایت کمتر به چشم میخورند. صدایش را کمی کلفت کرد و با چاشنی ناراحتی و عصبانیت گفت: ما که همیشه و همهجا هستیم. کی گفته نیستم. هیشکی مثل ما قدرت تحلیل نداره. ناراحتیم که صدایمان شنیده نمیشود، اما با صندوق قهر نمیکنیم. اصلا آمدهایم که شنیده و دیده بشویم. مردی میانسال با عینک تهاستکانی و موهای جوگندمی که متوجه سوال و جواب شده بود، در حضور سعید گفت: آقا اینا همهچی بلد هستند و از من و شما بهتر تحلیل میکنند. من که اینجا هستم، دخترم راضیم کرد که رای بدم. یه چیزایی گفت که هر روز باهاشون سرکار داریم، اما چون روزمرگی شده، به چشمون نمیاد. بهم گفت که تعیین سرنوشت کشورهایی که با انتخابات افراد مسولیت میگیرند، دست افراد واجد رای هست. یعنی هرکسی که به سن قانونی رای دادن برسه، باید توی تعیین سرنوشت و انتخاب افراد مثل رئیسجمهور و نماینده مجلس و اینا سهیم باشه. بهم گفت باید تحقیق کنیم و ببینیم کی برنامه داره و سواد ادارهی کشور. خلاصه اینقدر گفت و گفت که راضی شدم بیام و رای بدم.
میخواستم برم جایی دیگه که مادر شهید فرجوانی شهید شاخص کشور وارد شد. خیلی وقت بود که ندیده بودمش. یه مقدار شکسته شده بود و رنجور به نظر میرسید. با ویلچری که همراهش هُلش میداد، اُمد اونجایی که کارت ملی میگیرند. رفتم جلو بلند سلام کردم و جوابم رو داد. وقتی خواست رایشو بندازه، اول زیر لب زمزمه کرد و بعد گفت: ای کسی که میخوای مسئول بشی یادت باشه، یه ایران بهت رای داده. انقلاب رو یادت باشه، جنگ و شهدا یادت باشه، امام و رهبری یادت باشه، مردم رو یادت باشه. پسرک پرچم به دست، خسته شد و یه گوشه نشست. منم به همراه چندتا از همکارا راه افتادیم که بریم یه شعبه دیگه. تا رسیدن به دم در مسجد به خودم گفتم، چقدر اینایی که حرفاشون رو گفتند، ساده و پاک و کمتوقع بودند. هیچ خواستهای جز سربلندی و سرفرازی و اقتدار ایران اسلامی نخواستند و نداشتند. باور کنید، هر کسی که رای آورد و مسولیت پذیرفت، تا پایان روزی که قدرت رو در دست داره، جز خدمتگذاری نباید به هیچی فکر کنه، چرا که اثر انگشتی به وسعت ایران پای مسولیتشون نقش بسته.
#پایگاه_خبری_ایران_ما
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
تمامی حقوق برای وب سایت خبری_ تحلیلی * ایران ما * محفوظ است. * ایران ما * آمده است تا در ارائه مطالب متفاوت باشد. البته متفاوت نه به این معنی که همه ی مطالب در سایت خبری_تحلیلی ما تولیدی خواهند بود؛ چرا که افزایش تولید مطلب، نیازمند داشتن نویسندگان و خبرنگاران در حوزه های مختلف است که به دلایل مختلف در این مقطع زمانی برای ما ما امکان پذیر نیست. اما تمامی سعی و کوشش ما در این پایگاه خبری_تحلیلی ارائه متفاوت مطالب است تا خوانندگان گران قدر شاهد مطالب تکراری نباشند. باسپاس مدیر مسئول پایگاه خبری_تحلیلی * ایران ما * اعظم صمدزاده
پایگاه خبری ایران ما : آدرس خوزستان، اهواز، آریاشهر، تلفن اعظم صمدزاده 09052464559
تمامی خدمات و محصولات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه میباشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.