"غرورت را شکستن حملهی دشمن بنتواند زپا افـتاده خواهم دیو را پیشِ دَرَت، ایران "
در این بیت حماسی و شورانگیز، غرور ایران نه چون غروری شکننده و خودخواهانه، بلکه همانند دژ نفوذ ناپذیر هویت، ریشه و غیرت ملی به تصویر کشیده شده غروری که دشمن نمیتواند آن را بشکند، و فرزندان این سرزمین با تمام توان، دیو را که نماد شر، تجاوز و دشمنی است پیش از دروازههای وطن به زانو درمیآورند.
نکته مهم این است که حفظ غرور ملی در کنار عقلانیت سیاسی و چگونگی مواجهه با دشمنی که همواره لباس آشتی میپوشد اما دشنه در آستین دارد. غرور در ادبیات کلاسیک ایرانی، معنایی فراتر از تکبر یا خودبینی دارد. این واژه در بستر فرهنگ ایرانی با مفاهیمی همچون عزت نفس، استقلال رأی، غیرت و پایمردی آمیخته است.
ایران سرزمینی است که در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود، بارها هدف تاخت و تاز بیگانگان قرار گرفته، اما همواره با تکیه بر همین غرور و ایمان، سربلند از میدان بیرون آمده است.
غرور ملی ایرانیان در شاهنامه فردوسی جلوهای روشن دارد، جایی که کاوه آهنگر با فریاد دادخواهی پرچم قیام را برافراشت، و جایی که آرش کمانگیر جان خود را فدای مرزهای وطن کرد. این غرور نه تنها در جنگ و دفاع، که در علم، هنر، فرهنگ و تمدن نیز همواره راهبر ملت ایران بوده است.
در ادبیات سیاسی "آتشبس" هم میتواند راهی برای صلح باشد و هم ترفندی برای تجدید قوا، در تاریخ معاصر و حتی گذشتههای دور، آتشبس در بسیاری موارد نه نشانِ پایان دشمنی بلکه مکثی برای نقشهکشی دوباره بوده تاریخ ایران، بهویژه در دوران قاجار و پهلوی، مملو از تجربههایی است که طی آن دشمنان ایران، با شعار صلح و تمدن، خاک، نفت، فرهنگ و حتی عزت این ملت را به تاراج بردند. نمونهی عینی آن را میتوان در قراردادهای ننگین گلستان و ترکمانچای مشاهده کرد.
هر بار که ایران با حسننیت به سمت گفتوگو یا پذیرش آتشبس رفت، دشمن با بدعهدی، زیادهخواهی و نقض پیمانها پاسخ داد. چنین تجربههایی زخمهایی هستند که حافظهی تاریخی ملت ایران آن را به سادگی فراموش نمیکند.
بیاعتمادی به دشمن نه از سر بدبینی افراطی یا توهم توطئه، بلکه حاصل تجربه و عبرت از گذشته است. همانگونه که در روانشناسی فردی، اعتماد به فردی که مکرراً عهدشکنی کرده باشد را نشانه ی ساده لوحی میدانند، در سیاست و دفاع از سرزمین نیز، اعتماد بیچونوچرا به دشمن خطایی استراتژیک است.
دشمن اگر در زمان ضعف دست صلح دراز میکند، این دست ممکن است در لحظهی قوت، به مشتی آهنین بدل شود.
در قرآن کریم نیز، خداوند مؤمنان را به آمادگی در برابر دشمنان توصیه میکند: "وَأَعِدُّوا لَهُم مَا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ" این آیه نه دعوت به جنگ، بلکه دعوت به آمادگی برای صلحی از موضع اقتدار است. اصطلاح "دختر بس" به معنای کسی است که دیگر از زایش بازایستاده یا بهنوعی خاموش شده است.
این مفهوم، اگرچه در ظاهر اشارهای به باروری دارد، اما در لایهای عمیقتر میتواند استعارهای از ایستایی، تسلیم و پایان تلاش باشد. از اینرو، تقابل "دختر بس" با "آتشبس" میتواند نمادین تلقی شود کدام آتشبس، غرور ملی را خاموش میکند؟ کدام آشتی، انگیزهی پایداری و دفاع را به "بسندگی" میکشاند؟ اگر غرور ملی فروبپاشد، نه تنها دفاع از مرزهای فیزیکی، بلکه دفاع از مرزهای فرهنگی، زبان، هنر، دین و هویت نیز به محاق خواهد رفت.
آتشبس بدون عزت، چیزی جز تسلیم در برابر منطق دشمن نیست. صلحی که بر پایهی نابرابری و ترس باشد، دوام ندارد. تنها صلحی پایدار است که بر ستونهای احترام متقابل و عدالت استوار باشد. ایران فقط یک جغرافیا نیست، ایران یک مفهوم است.
وطن برای ایرانیان همواره آمیخته با خاطره، فرهنگ، تاریخ و مقدسات بوده است. وطن در ذهن ایرانی، همان جاییست که نیاکانش با خون و جان از آن دفاع کردهاند، همان جایی که کودکانش زبان پارسی را میآموزند، همان جایی که در آن آیین مهر، دوستی، فتوت و جوانمردی آموخته میشود بنابراین، دفاع از وطن تنها دفاع از خاک نیست، دفاع از خاطره و آینده، از غرور و فرزندان فرداست.
نباید فراموش کرد که غرور ملی اگر با بصیرت همراه نباشد، میتواند به دام افراط، تعصب و در نهایت، نابودی بیفتد. همانگونه که غرور بیپشتوانه راه را بر گفتوگو میبندد، تسلیم بیغرور نیز راه را بر عزت میبندد. راهحل، در توازن است.
ایران میتواند با اقتدار مذاکره کند، اما هرگز با ذلت امضا نکند. میتواند در برابر دشمن سلاح زمین بگذارد، اما غرورش را، هرگز!امروز نیز همان فرزندان ایران، چه در میدان علم و فناوری، چه در عرصهی هنر و فرهنگ و چه در خط مقدم دفاع، میراث دار همان غرور مقدسی هستند که دشمن را پیش از رسیدن به دروازهها به زانو درمیآورد.
جوان ایرانی امروز، اگرچه در جهانی پیچیده و رسانهمحور زیست میکند، اما همچنان با تکیه بر فرهنگ مقاومت، تحلیل و بصیرت، راه را از چاه بازمیشناسد. غرور ملی ایرانیان شکست ناپذیر است، اگر با عقل، حکمت و ایمان همراه باشد.
آتشبس واقعی، نه آن است که از سر ترس و فشار باشد بلکه صلحی است که از موضع قدرت و اعتماد به نفس صورت پذیرد و این ایران است که بارها تاریخ را نه با سلاح بلکه با غرور و فرهنگ و پایمردی نوشته است.
ایران، هرگز زمینگیر نخواهد شد، تا فرزندانی دارد که دیو را پیش دروازهات از پا درمیآورند.
✍🏻بهنوش بساک کاظمی۱۴۰۴/۴/۴
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
تمامی حقوق برای وب سایت خبری_ تحلیلی * ایران ما * محفوظ است. * ایران ما * آمده است تا در ارائه مطالب متفاوت باشد. البته متفاوت نه به این معنی که همه ی مطالب در سایت خبری_تحلیلی ما تولیدی خواهند بود؛ چرا که افزایش تولید مطلب، نیازمند داشتن نویسندگان و خبرنگاران در حوزه های مختلف است که به دلایل مختلف در این مقطع زمانی برای ما ما امکان پذیر نیست. اما تمامی سعی و کوشش ما در این پایگاه خبری_تحلیلی ارائه متفاوت مطالب است تا خوانندگان گران قدر شاهد مطالب تکراری نباشند. باسپاس مدیر مسئول پایگاه خبری_تحلیلی * ایران ما * اعظم صمدزاده
پایگاه خبری ایران ما : آدرس خوزستان، اهواز، آریاشهر، تلفن اعظم صمدزاده 09052464559
تمامی خدمات و محصولات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه میباشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.