menusearch
iranmakh.ir

IUIUUIUفولاد، لنگرگاهی در دل بی‌ثباتی؛ چگونه خوزستان تکیه‌گاه اقتصاد باقی ماند؟IUIUUIU

جستجو
دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ | ۱۶:۴۶:۳۱
۱۴۰۴/۳/۶ سه شنبه
*فولاد، لنگرگاهی در دل بی‌ثباتی؛ چگونه خوزستان تکیه‌گاه اقتصاد باقی ماند؟*
*فولاد، لنگرگاهی در دل بی‌ثباتی؛ چگونه خوزستان تکیه‌گاه اقتصاد باقی ماند؟*

در ساختار پرنوسان و کم‌ثبات اقتصاد ایران، هر نقطه‌ای که توانسته در برابر فشارهای تورمی، تحریم‌های پیچیده، ناترازی‌های مزمن انرژی و سقوط متوالی پیش‌بینی‌پذیری مقاومت کند، شایسته آن است که نه‌تنها دیده شود، بلکه به‌عنوان لنگر ثبات ملی شناخته شود.

فولاد خوزستان یکی از همین نقاط اتکاست؛ نه صرفاً به‌خاطر رکوردهای تولید یا ارزآوری، بلکه به‌دلیل نقشی که در مهار بحران‌های ثانویه و تثبیت روانی زنجیره‌های حیاتی ایفا کرده است. در چهار سال گذشته، اقتصاد ایران با ترکیبی از اختلال‌های درون‌زا و بیرون‌زا دست‌به‌گریبان بوده: تحریم‌های فزاینده، فرسایش نقدینگی، افول سرمایه‌گذاری صنعتی، سقوط برخی بنگاه‌ها، کاهش ظرفیت تولید در بسیاری از صنایع مادر، و ناترازی بی‌سابقه در منابع انرژی.

در چنین شرایطی، بنگاهی مثل فولاد خوزستان، که هم دو بار مستقیماً تحت تحریم آمریکا قرار گرفته، هم در معرض شدیدترین خاموشی‌های برنامه‌ریزی‌شده بوده، هم با قیمت‌گذاری دولتی دست‌وپنجه نرم کرده، می‌توانست—و شاید از منظر بیرونی می‌بایست—دچار فروپاشی سازمانی یا عقب‌نشینی راهبردی شود. اما چنین نشد. نه‌تنها در صف رقابت ماند، بلکه پروژه‌های توسعه‌ای مانند زمزم ۳ و فولادسازی شادگان را به جریان انداخت و اجرای نیروگاه سیکل ترکیبی ۵۲۰ مگاواتی، نیروگاه خورشیدی ۶۰۰ مگاواتی را در دستور کار قرار داد. در برابر اختلال بازار جهانی فولاد، همچنان ۵.۸ میلیون تن صادرات در چهار سال اخیر را ثبت کرد. و مهم‌تر از همه، در دل بحران، برای ۲۸ کشور جهان تأمین‌کننده‌ای مطمئن باقی ماند—نقشی که از مرزهای صنعتی عبور می‌کند و به جایگاه ژئواکونومیک ایران گره می‌خورد.

نقش فولاد خوزستان را باید در منطق «لنگرهای ثبات» بازخوانی کرد. در نظریه‌های اقتصاد سیاسی، لنگر ثبات به نهادی اطلاق می‌شود که در دل تلاطم‌های ساختاری، قابلیت حفظ پیوستگی عملکرد، کنترل پیامدهای ثانویه و بازتولید اعتماد را دارد. در این سال‌ها، اگر تولید این شرکت متوقف می‌شد، بازار فولاد داخلی به بی‌ثباتی کامل می‌رسید، ده‌ها نوردکار خوزستانی از چرخه تولید خارج می‌شدند، عرضه در بورس کالا فرو می‌ریخت، نرخ‌ها دچار جهش می‌شدند، و اثرات آن حتی تا بازار مسکن و خودرو تسری می‌یافت.

با وجود همه این فشارها، مدیریت فولاد خوزستان ایستاد، و ایستادگی‌اش ساختارمند بود. نه با شعار، بلکه با انتخاب‌های استراتژیک: از تملک معادن در زنجان و جازموریان، تا ارتقاء کارایی انرژی و آب، تا تثبیت موقعیت در بازارهای آفریقا و آسیا. این مسیر، برآمده از یک عقلانیت صنعتی نهادینه‌شده است که نشان می‌دهد در دل اقتصاد بحران‌زده هم می‌توان رشد کرد؛ اگر ساختار تصمیم‌گیری از جنس تاب‌آوری و تحول باشد.

اکنون زمان آن است که سیاست‌گذاران این نقطه‌های ثبات را ببینند، نه صرفاً به‌عنوان مصرف‌کنندگان انرژی، بلکه به‌عنوان ستون‌های اعتماد عمومی و امنیت صنعتی. این شرکت‌ها باید در سیاست‌گذاری انرژی، سرمایه‌گذاری، مالیات، و صادرات، در چارچوبی متمایز و راهبردی تعریف شوند؛ نه بر اساس متر واحدی که برای همه به کار می‌رود.

فولاد خوزستان، در سال‌های آشوب، تکیه‌گاه بود. امروز زمان آن است که نظام سیاست‌گذاری کشور نیز تکیه‌گاه او باشد.

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر

قوانین و مقررات سازمان

قوانین و مقررات سازمان

تمامی حقوق برای وب سایت خبری_ تحلیلی * ایران ما * محفوظ است. * ایران ما * آمده است تا در ارائه مطالب متفاوت باشد. البته متفاوت نه به این معنی که همه ی مطالب در سایت خبری_تحلیلی ما تولیدی خواهند بود؛ چرا که افزایش تولید مطلب، نیازمند داشتن نویسندگان و خبرنگاران در حوزه های مختلف است که به دلایل مختلف در این مقطع زمانی برای ما ما امکان پذیر نیست. اما تمامی سعی و کوشش ما در این پایگاه خبری_تحلیلی ارائه متفاوت مطالب است تا خوانندگان گران قدر شاهد مطالب تکراری نباشند. باسپاس مدیر مسئول پایگاه خبری_تحلیلی * ایران ما * اعظم صمدزاده